رهاوی
< < < < < <<


رهاوی



فرستادن نظرات



آرشيو


Wednesday, March 12, 2003

رابطه را مي توان از لا به لاي سنگلاخ هاو پيچ دره ها بالا كشيد
و يا در زير يخ دفنش كرد تا كودكي حرف گوش كن شود.


هه،
شخصيتش مثل يه بادكنك آبي پر بادِ كه افتخارش هم به همون نفس عاريه است.


Wednesday, March 05, 2003

تلخي ، زشتي
براي ملاقاتش ، سهمت را مي دهد
چه بي دريغ و بي انصاف.



رهاوی

کمترین تحریری از یک آرزو این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازِی
در قناری ها نگه کن در قفس
تا نیک دریابی کز چه در آن تنگناشان باز شادی هاشان شیرین است

کمترین تصویری از یک زندگانی
آب، نان،آواز
ورفزون تر خواهی از آن
گاه گه، پرواز

ورفزون تر خواهی از آن، شادی آغاز

آنچنان بر ما به نان و آب
این جا تنگسالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد، شوق پروازی نخواهد بود

شفیعی کدکنی





[Powered by Blogger]

blog*spot