رهاوی
< < < < < <<


رهاوی



فرستادن نظرات



آرشيو


Monday, July 11, 2005

من این جا کاری انجام می دهم، با دست هایم. چیزی اضافه می کنم. مصرف نمی کنم. حس بودن می کنم چون چیزی اضافه می کنم – حماقت تکرار- من کشفی می کنم، اضافه می کنم، به این دنیا، به دنیای مدفون در اضافه ها، من خوشحال می کنم، من به دنیا یک خنده اضافه می کنم یا یک نتیجه علمی آزمایشگاهی، من اضافه می کنم، حس بودن می کنم. من فقط نمی خوانم، فقط نمی بینم، من به جنجال های دنیا اضافه می کنم. من وقتی لذت می برم اضافه نمی کنم، وقتی لذت می دهم چیزی اضافه می کنم. حس بودن می کنم. پس لذت می برم. من این جا کاری انجام می دهم. با دست هایم. نوشته ای اضافه می کنم.



رهاوی

کمترین تحریری از یک آرزو این است
آدمی را آب و نانی باید و آنگاه آوازِی
در قناری ها نگه کن در قفس
تا نیک دریابی کز چه در آن تنگناشان باز شادی هاشان شیرین است

کمترین تصویری از یک زندگانی
آب، نان،آواز
ورفزون تر خواهی از آن
گاه گه، پرواز

ورفزون تر خواهی از آن، شادی آغاز

آنچنان بر ما به نان و آب
این جا تنگسالی شد
که کسی در فکر آوازی نخواهد بود
وقتی آوازی نباشد، شوق پروازی نخواهد بود

شفیعی کدکنی





[Powered by Blogger]

blog*spot