تو با مني اما، من از خودم دورم
تو مي روي اما، من با خودم قهرم
تو دور مي شوي اما، من، من ديگر هرگز هيچ وقت برنمي گردد
تو صدايت محو مي شود اما، من از هميشه كرتر مي شوم
رها شده ام از قيدها، بندها
معلق شده ام در هوا
تلو تلو مي خورم و با جريان مي روم
خودم را نگاه مي كنم از دهليزها
لحظه هايي كه غريبه اي هستم در خانه خودم